Wednesday, November 25, 2020

به یاد روزهایی که نوشتن تسکین بود.

 تسکین دردایی که انقدر به من و فقط من وابسته هستند که گفتنشون برای دیگری هم فایده‌ای نداره. 

سوزن دستمه و هی می‌زنم به خودم این‌ روزا نمی‌خوام یادم بره چی شد و چه کرد این آدم باهام. متاسفانه یا خوشبختانه من رو به جایی رسوند که دیگه هیچوقت برنگردم به زندگی قبلیم. همیشه به قبل و بعد از این اتفاق تقسیم می‌شه زندگیم. بعضی ترکشا جاشون درد می‌کنه تا همیشه و از یاد نمی‌رن. اینم یدونه از همون کاریا بود.

فاکککک

Tuesday, November 17, 2020

ساعت برگرد

 باید برگردم به خودم. اینهمه همسر و فرزند و دختر و دوست دیگری نباشم. باید برگردم از خودم به خودمی که دوست‌ترش داشتم.

Monday, November 16, 2020

کجای این شب تیره بیاویزم ...

نوشته‌هارو پاک کردم. اما تاریخ و عنوان نوشته بمونه اینجا تا یادم نره چه بر من گذشت.

 گفت هیچوقت عاشق من نبوده و جهان روی سرم خراب شد.