رفتم به وبلاگش سر زدم، دیدم که مدتهاست ننوشته. دل آدم چه خوش میشه به حضور بی حضور آدمهایی که دیگه جایی تو زندگیت ندارن اما زندهان. نفس میکشن و میشه خوندشون . همین امروز با دوستی حرفش بود که ما از ۲۲ سالگی همدیگرو .میشناسیم، اما همدیگرو ندیدیم! فکر کن ۱۳ سال تموم.
من به اندازهی موهای سرم آدم میشناسم تو دنیای مجازی و شاید کمتر از تعداد انگشتای دستم دیده باشمشون. حیف چه آدمهای نازنینی که ندیدم. حیف!!!
No comments:
Post a Comment